خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

کار

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۰ ب.ظ

اولین تجربه‌ی کاریم برمی گردد به تابستان دو سال پیش. اولین تجربه‌ی مصاحبه‌ی کاری هم طبیعتا برمی گردد به همان دو سال پیش! این هم پستش!

تابستان گذشته کارآموز بودم در شرکتی در تهران که اصلا هم دوستش نداشتم.

حالا هم دیگر وقتش هست که واقعا بروم سر کار.
چند هفته پیش مصاحبه‌ی کاری خیلی جدی داشتم در شرکت توسن. شرکت خیلی بزرگ و عریض و طویلیست. محیطش را دوست داشتم و کاری هم که بهم پیشنهاد شده بود را دوست داشتم. پذیرفته هم شدم اما شرایطش با شرایط دانشجویی من جور نبود. باید تعهد ۳ سال کار می‌دادم و ماهی ۱۰۰ ساعت کار. تعهد ۳ ساله برای من ممکن نبود. ولی همین مصاحبه تجربه‌ی خیلی خوبی بود. همین فرصت کاری هم در نتیجه‌ی همایش پنجره‌ی دانشکده فراهم شده بود که یک فرمی پر کردیم و ۲ روز بعد تماس گرفتند که شما برای فلان شغل انتخاب شده‌اید!

همان موقع‌ها فاطمه‌زهرا شرکتی را که خودش در آن مشغول کار بود بهم معرفی کرد. آدم‌های تیم همه دانشگاه تهرانی‌اند. شرکت کوچک و جمع‌وجوریست و چیز برای یاد گرفتن در آن زیاد است. برخلاف شرکت‌های بزرگ که آدم را در یک چارچوب قرار می‌دهند و یک کار مشخص به آدم محول می‌کنند. روز افطاری درنگ هم با یکی دیگر از بچه‌های سال‌های بالاتر که در این شرکت مشغول کار هست صحبت کردم و کلی از خوبی‌های تیمشان برایم گفت. ظاهرا محیط شرکت خیلی مردانه بوده و به خاطر همین خیلی بی‌نظم و کثیف بوده! رئیس شرکت از یک جایی به بعد تصمیم می‌گیرد تعدادی خانم استخدام کند تا جو تعدیل شود و نظم و ترتیب در شرکت ایجاد شود! فاطمه‌زهرا گویا در حال حاضر تنها دختر در تیم است!!!

حالا برای اولین بار با LaTeX رزومه نوشتم و همین الان آن را ارسال کردم و با وجود اینکه بار اولم نیست که به جایی درخواست کار می‌دهم و برای مصاحبه می‌روم، دل توی دلم نیست و هیجان‌زده‌ام :)






بی‌ربط‌ نوشت!: من از اینکه جای روز و شب جابه‌جا بشه تو ماه رمضون بدم میاد. کلا از جابه‌جا شدن روز و شب متنفرم. به نظرم هرچیزی باید جای خودش باشه. تا تهران بودم شب‌ها قبل از سحر می‌خوابیدم و نمی‌ذاشتم خوابم به هم بریزه و صبح هم ۹ اینا پا می‌شدم می‌رفتم آزمایشگاه. ولی از وقتی اومدم خونه فقط ۱ روز تونستم مقاومت کنم و بعدش من هم مثل بقیه شدم! با بیدارم و عوضش بعد از سحر می خوابم. و خب زیاااد :| اوایل ساعت ۱۰ پا می‌شدم امروز به ۱۲.۵ رسیدم :|||||||| خیلیییییییییی بدم میاد از این مدل زندگی!

  • مهسا -

نظرات  (۷)

موفق باشیییی ! چه هیجان انگیز است!
من که فعلا از 4 می خوابم تا 9. عصر ها هم یک ساعتی استراحت می کنم. خیلی هم خوب است :)
پاسخ:
کلا این ماه رمضون خیلی خوب بوده تا حالاش واسه من :)
سلام
راستش من خیلی پرس و جو نکردم اما فکر کنم تو هر دوره ایی که باشی بعد از پایان ان دوره ، 1سال فرصت می دن بعدش سربازی اجباری می شه
(من بنا به موقعیت شخصیم فکر نکنم این امکان داشته باشم یه سال بمونم و باید همین امسال قبول شم)
پاسخ:
سلام.
قبول می‌شین ان شاءالله :)
بابت موقعیت شغلی جدید تبریک عرض میکنم،

انشاالله در راستای کمال شما باشه.

و من الله توفیق
پاسخ:
سلام.
ممنون:) حالا ایشالا جور بشه :)
  • بهاره تهرانی
  • سلام وبتون زیباست
    باتبادل لینک موافق هستی
    خبرم کن
    کاملا درسته اما ارشد هر دانشگاهی ارزش رفتن نداره و در کل این راه کار عمومیت نداره و خیلی ها براشون امکان پذیر نیست 
    پاسخ:
    اون که صد درصد! به نظر من ارشد رو فقط باید تو چند تا دانشگاه اول کشور خوند.
    یه سوالی. بعد از کارشناسی باید بلافاصله برین سربازییا یه سال فرصت هست؟
    و اینکه ایشالا همین امسال قبول می‌شین این فکرا چیه اصلا :)
    منظورم به این بود بعد از پایان تحصیلات ما باید 2 سال به دور از همه چیزی که خوندیم باشیم بعدش دوباره برگردیم واسه کار
    تازه واسه برقیا تا بخوان یه برقی بشند دیگه کارشناسیشون تمومه :)
    پاسخ:
    بله :)‌البته اینجوری که سال بالایی‌های برقی ما می‌گفتند با کارشناسی برق(غیر قدرت) زیاد نمی‌شه کار کرد.
    و اینکه خب اگر با کارشناسی نرین سربازی و ارشد بخونین می‌تونین امریه بگیرین و دیگه از درس هم دور نمیفتین :)
    جالب بود :)
    وقتی خوندمش دیدم یه مانع بزرگ کاری که واسه ما هست واسه شما نیست سربازیه
    تو دانشگاه ما هم میان اعلام می کنند واسه فرصت شغلی اما سربازی مانع می شه یه ذره بهش فکر کنیم
    پاسخ:
    هممم! نه ها! پسرهای ما همه‌شون همینطوری کار می‌کنن. چون معافیت تحصیلی دارن دیگه.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">