خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۴
خرداد
روز آخر ماه رمضانه. نمیدونم که امشب پاشم برم اصفهان برای عید فطر یا نه.

هیچ کار پایان‌نامه‌مو نکردم و دارم کم‌کم می‌ترسم که نرسم به ددلاین ولی حتی این ترس هم باعث نمیشه بشینم سرش:(( تمرکزم صفر صفره!

به شدت کلافه و خسته و بی‌اعصابم.

۰۸
خرداد


ترم پیش، هی پست نگذاشتم به این امید که ۴ بهمن میام و پست میذارم و میگم که دفاع کردم. و خب هزار اتفاق افتاد و نشد.

الان اومدم که اعلام کنم شرایطمو و برم که یه ماراتن ۴۰ روزه رو شروع کنم.

تا ۲۰ تیر باید دفاع کنم و مقاله‌مم تحویل بدم.

توکل به خدا!

محتاج دعای فراوان :)


۰۷
خرداد

گم‌شده‌ایم که داره می‌دوه... می‌دوه و نمیدونه که جهت دویدنش درسته یا نه...نمی‌دونه می‌رسه یا نه؟ ولی می‌دوه...

گم‌ شده‌ام و ننشسته‌م به ناامیدی...بلند شده‌م و دارم می‌دوم و این رو یک گام رو به جلو می‌دونم...


انی هارب منک الیک...