خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

من و دوران گذر از شیطنت‌ها!

شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ


خب! من هنوز عادتم از انجام کار وسط یه عالمه شوخی و خنده تو سایت شلووووووووووووغ کارشناسی به کار کردن جدی بدون هیچ تفریحی از صبح تا شب تو محیط آروم آزمایشگاه آپدیت نشده! واسه‌ی همین سختمه فعلا! یک عدد بچه‌ی ۹۲ی داریم تو آزمایشگاه من همه‌ی امیدم به این بچه‌ست :)) باهاش تعامل برقرار می‌کنم و حرف می‌زنم. یعنی اونم نباشه من نمی‌دونم دیگه چی کار باید بکنم :))

فعلا یه نیم ساعته اومدم سایت از آزمایشگاه...

سختمه خیلی!

طول می‌کشه عادت کنم به شرایط جدیدم خب :)

  • مهسا -

نظرات  (۲)

جو شاد حین کار خیلی خوبه :)
پاسخ:
آآآره خیلی!!
:)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">