خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

سیگنال

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۰۱ ق.ظ


می‌ریم که داشته باشیم امتحان میان‌ترم سیگنال رو :(( یه هفته درس خوندم واسش!!! و باز هم احساس می‌کنم هیچی بلد نیستم.  می‌ترسم خیلی :( ولی توکل بر خدا...

فردا شب هم می‌ریم یه خوش‌گذرونی علمی تو پارک جمشیدیه از طرف IPM! :)) بعدا تعریفش می‌کنم :دی

فعلا برم آماده‌ی خواب بشم که ۸ صبح امتحان دارم...


بعدانوشت: می‌افتم.



خیلی خیلی خیلی وقت بود که به این حد از استیصال دچار نشده بودم. این حد از ندونستن راه چاره! این حد از گیج بودن و به بن‌بست رسیدن.
هر راهی رو میام برم یکی از یه ور می‌گه نمی‌شه! و من نمی‌دونم پس چی کار باید بکنم؟
قبول دارم که تقصیر خود احمقمه که سیگنالو گذاشتم برای ترم ۸. ولی از اون طرف هم به جاش برای این درس از اول ترم بیش‌تر از تمام درس‌هام وقت گذاشتم. من تلاشمو کردم. اینکه بخشی از مغز من که مربوط به تحلیل سیگنال و اینجور امور برقی‌طوره کار نمی‌کنه، تقصیر من نیست. واقعا نیست! ولی اینا هیچ اهمیتی نه برای استاد داره و نه برای آموزش دانشکده. آموزش می‌گه الان حذف اضطراری کن. پروژه‌ی کارشناسیتو تا آخر تیر دفاع کن و بعد هم تشریف بیار ۱۵ مرداد امتحان تک‌درس بده!
استاد پروژه‌م می‌گه پروژه‌ت رو تا آخر شهریور نمی‌ذارم دفاع کنی چون تا کلش انجام نشه نمی‌ذارم جایی بری (که حق هم داره!)
استاد سیگنال می‌گه مشکل توئه که سیگنال نمی‌فهمی. به من ربطی نداره که تلاش‌هات نتیجه نمی‌دن. هیچ ربطی هم بهم نداره که سیگنال برقی‌ها رو از کامپیوتری‌ها جدا ارائه نمی‌دن. هیچ ربطی هم بهم نداره که کامپیوتری‌ها هییییییییچ نیازی به تحلیلی سیگنال ندارند و صرفا بلد بودن مفاهیم کلی و حل مسائل عددی براشون کافیه. می تونی بری از الان خودت رو بکشی که از پایان‌ترم نمره بیاری.
TA سیگنال می‌گه که مباحث پایان‌ترم اینقدر سخت هستند که نشه ازشون نمره آورد.
و این وسط فقط منم که نمی‌فهمم باید چی کار کنم با تمام این اوصاف؟ کنکورم چی می‌شه؟ اگر قبول شم می‌پره واقعا؟ باید بشینم سیگنال پاس کنم جای ارشد خوندن؟! چه کاری از دستم برمیاد؟
از دست هیچ کس هیچ کاری برنمیاد. تنها چیزی که ته دلم رو روشن می‌کنه اینه که مدار رو با میان‌ترم خیلی آسون ۵ از ۲۰ و پایان‌ترم وحشتناک سخت ۲۰ از ۲۰  با ۱۴.۵ پاس کردم. در شرایطی که حتی نظر استاد هم این بود که با اون نمره‌ی میان‌ترم باید برم درسو حذف کنم. ریاضی مهندسی با نمره‌ی ۵.۵ از ۲۰ میان‌ترم حذف نکردم ودر نهایت با ۱۴ پاس شدم. حتـــــــــــــــــی میکرو رو هم با پروژه پاس شدم! می‌شه سیگنالم پاس شم؟‌ می‌شه واقعا خدا؟
می‌بینین؟‌ ترم آخر به حضیض ذلت افتادم!
حتی نمی‌شه برم التماس کنم به استاده که بهم ۱۰ بده. یه نفرو ۴ترمه نگه داشته. ادمیشنش پرید ولی استاد اهمیتی نداد. ۴ترمه سیگنال داره...
به کی بگم اینارو؟ هیچ کس نمی‌فهمه وقتی آدم همه‌ی تلاشش رو کرده باشه چقدر در چنین شرایطی می‌تونه مستاصل بشه.

ته ذهنم خالی خالیه...!‌ چرا من باید قانون تک‌درس رو تازه الان بفهمم؟!

بعد مثلا صبح وایسادیم دور هم قبل از امتحان و با هم حرف می‌زنیم. بهش می‌گیم لطفا وقتی نوشتی همه‌ چیز رو پانشو برگه‌تو بده اون قدر زود. چون همیشه خیلی زود یم‌ده برگه‌ش رو. می‌گه نه بابا! این دفعه هیچی بلد نیستم مجبورم تا آخر بشینم. می‌گیم حتی اگر بلد بودی و نوشتی هم زود نده. استرس وحشتناکی به ما وارد می‌شه. می‌گه باشه بابا. حله.
می‌ریم سر امتحان. ۳ ربع مونده به پایان وقت و در حالی که من فقط یه سری مزخرفات رو برگه‌م نوشتم پامی‌شه و به عنوان اولین نفر برگه ش رو می‌ده و می‌ره. بعد از رفتنش حال من بد شد و دیگه نمی‌تونستم خودم رو جمع و جور کنم.
فقط می خوام ازش بپرسم فازت چیه؟!

  • مهسا -

نظرات  (۸)

امتحان چطور بود؟
پاسخ:
امتحان خیلی آسون بوده برای همه. خود استاد هم گفت که خیلی آسون بوده و پایان‌ترم خیلی سخت خواهد بود. ولی واسه‌ی من خیلییییییییی سخت بود :(
نه دکتر رضایی
استادتون جدید باید باشه. اصلا اسمشو نشنیده ام.
پاسخ:
بله چند سال هست که اومدن ایشون...
مخابرات برای من درس نبود. تنها تجربه من در حذف اضطراری, افتادن, تک درس, معرفی با استاد, درس خوندن و نفهمیدن!, منت کشی استاد را کردن بود تا درس;))))
شما فعلا فقط تلاش کن که به تجارب نه چندان خوشایند من دچار نشی ولی استرس هم نداشته باش. قوانین ما پر تبصره و بنده!!!
فقط محض اطلاعم استاد سیگنالتون کیه؟
پاسخ:
ای وای! عجب عذابی کشیدین پس!! الفت بود استادتون؟
سیگنال من با خانم دکتر صباغیانه.
کلی نوشتم پاک شد:((((

بله منهم به عنوان یه کنترلی کلا از مخابرات بیزار بودم:پی

اولا که انشالله هم رتبه ارشدت خوب میشه هم سیگنال پاس که نه خوب میشه
ولی درکل راه زیاد داره. نگرانش نباش و فعلا فقط بهترین کاری که میتونی را انجام بده و به بعدش فکر نکن.
کار من بجایی رسیده بود که دکتر جبه دار و راشد واسطه شده بودند:)))
الان میخندم ولی واقعا اعصابم خرد شد. ترم یک ارشد را اصلا نفهمیدم چطور گذشت....
پاسخ:
وااای چقدر بهم آرامش دادید! پس می‌شه کاری کرد؟ خداروشکر...
Sense making :))))
تجربه مشابه.....
من مخابرات را تکدرس کردم!
پاسخ:
:OOOOOOOOO
شما؟!!!!!!! به عنوان یه برقی؟!!

Wow چه استرسی :)

تا اخر تیر که هنوز خیلی راهه، یه راه make sensing استاد راهنماست مثلا دوتا درفت تحویل بدید  و  یه جوری وسط تیر قانعش کنید دفاع کنید.

ضمنا ان شالله پاس میشه و بعدا به این روزها می خندید :)


پاسخ:
ممنون بابت دعاتون برای پاس شدنم...
تا آخر تیر خیلی راهه ولی امکان دفاع کردنم به هیچ وجه نیست متاسفانه...
دعا کنید :(
درسهای دوره کارشناسی درست طراحی نشده اند :( عاقلانه است که درسهای کامپیوتری ها و برقی ها جدا برگزار بشه. امیدوارم پاس بشه در هر صورت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">