خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

بزرگداشت اخلاق

پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ب.ظ

سه‌شنبه مراسمی برگزار شد در دانشکده با حضور خیل جمعیت دانشجوهای جدید و قدیم دانشکده و اساتید دانشکده‌ی خودمان و سایر دانشگاه‌ها. مراسم بزرگداشت استاد دکتر فخرایی. دانشجوها و بچه‌های آزمایشگاه ایشان که به شدت در بهت و اندوه هستند، و هنوز گاه و بی‌گاه می‌زنند زیر گریه، همه‌ی تلاششان را در هرچه بهتر و درخور شان‌تر برگزار شدن این مراسم انجام داده بودند... به چشم خودم دیدم با چه حالی و با چه گریه‌هایی کلیپ‌ها را درست کردند، عکس‌ها را کنار هم گذاشتند، تکه‌های سخنرانی‌ها و فیلم‌ها را جدا کرند، خاطره‌ها را نوشتند، عکس‌ها را پخش کردند و ... . همه‌ی این‌ها با گریه‌های گاه و بی‌گاه... شاید این چند روز و تلاش‌هایشان برای آن کمکشان کند که با این واقعیت کنار بیایند...با واقعیت نبودن یک مرد بزرگ...

آخر مراسم هم که خانم فاطمی همسرشان و استاد زبان تخصصی ما صحبت کردند حزن‌انگیزترین روز من بود در این دانشکده...

یک عکس را هم تکثیر کرده بودند که در انتهای مراسم به هرکداممان دادند...دستشان درد نکند...تصمیم گرفتم بگذارمش جلوی چشمم تا هرموقع که آمدم در درس کاهلی کنم، چشمم بیفتد به این عکس و خجالت‌ بکشم. تا هروقت آمدم فراموش کنم بودن خدا را و اینکه عالم محضر خداست را، چشمم بیفتد به این عکس و بمیرم...

یاد این مرد بزرگ تا ابد زنده باد...


  • مهسا -

نظرات  (۲)

:(
سلام.
اندوهناک
خدا رحمت شون کنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">