خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

دوباره عصر جمعه!

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۳۶ ب.ظ


من باز هم با اینکه یه عالمه کار دارم برای انجام دادن حوصله‌ی انجام هیچ کاری رو ندارم!! حتی حوصله‌ی داستان خوندن هم ندارم!!

فقط دلم می‌خواد زودی دوشنبه بشه برم خونه :)

  • مهسا -

نظرات  (۲)

اوففف اوفف دوشنبه! منم منتظرشم!
پاسخ:
:)
تا دوشنبه چیزی نمونده... آخر ترم را دریاب!
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">