بدون شرح
شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۴ ب.ظ
۱.
- میخوای اپلای کنی؟
- بازم این سوال تکراری :((
- میخوای یا نه؟
- آره. شاید. احتمالا.
- چرا؟
- میخوام تجربه کنم.
- ۴سال یه کم زیاد نیست واسه تجربه کردن؟!
- دیگه کاریه که از دستم برمیاد!
- خب بعدش چی؟
- بعدش میخوام برگردم.
- بعدش چی؟
- بعدش میخوام تدریس کنم.
- همین؟
- یعنی چی همین؟
- منظورم اینه که هدفت چیه؟
- هدفم چیه؟
- زندگی کردن بدون هدف خیلی راحته! ولی درستترین کار نیست ها!
- من بیهدف نیستم ها!
- نیستی؟ خعله خب! خوبه! همین که خودت بدونی هدفت چیه از همهی اینها خودش کافیه.
۲.
امروز تو سلف دانشگاه دو تا از ۹۱یها رو دیدم. ازم در مورد ارشد پرسیدن و اینکه راضیم یا نه و ... .
بهشون گفتم که از نظر درسی نه راستش راضی نیستم. وقتی آدمای اطراف آدم همهشون آدمهای غیرعلاقهمند و بیانگیزهای باشن تو هم کمکم شور و هیجانت رو برای کار از دست میدی و کمکم دچار رکود میشی. واسه همینم نه راضی نیستم.
بعد اونا گفتن خب عوضش داری زندگی میکنی و فشار روت کمتره و ...
آه کشیدم از اینکه درک نمیکنن من چقدر آدم هایپراکتیوی بودم که حالا داره بالهای بلندپروازیم بسته میشه. ولی بعد با خودم کمی فکر کردم تا ببینم چه جوری زندگی این روزهام رو توصیف کنم واسشون. و در نهایت گفتم: الان به طور overall آدم خوشحالیم اگرچه از نظر درسی آدم خوشحالی نیستم.
بعد از اینکه اینو به اونا گفتم خودم هم خوشحالتر شدم. تا حالا اینجوری بهش فکر نکرده بودم. زندگی جنبههای مختلف داره و من نمیتونم همهش رو در ایدهآلترین حالت در کنار هم بخوام. مهم اینه که به طور Overall خوشحال و راضی باشم که هستم. خب پس دنبال چیم دیگه من؟! :)
- میخوای اپلای کنی؟
- بازم این سوال تکراری :((
- میخوای یا نه؟
- آره. شاید. احتمالا.
- چرا؟
- میخوام تجربه کنم.
- ۴سال یه کم زیاد نیست واسه تجربه کردن؟!
- دیگه کاریه که از دستم برمیاد!
- خب بعدش چی؟
- بعدش میخوام برگردم.
- بعدش چی؟
- بعدش میخوام تدریس کنم.
- همین؟
- یعنی چی همین؟
- منظورم اینه که هدفت چیه؟
- هدفم چیه؟
- زندگی کردن بدون هدف خیلی راحته! ولی درستترین کار نیست ها!
- من بیهدف نیستم ها!
- نیستی؟ خعله خب! خوبه! همین که خودت بدونی هدفت چیه از همهی اینها خودش کافیه.
۲.
امروز تو سلف دانشگاه دو تا از ۹۱یها رو دیدم. ازم در مورد ارشد پرسیدن و اینکه راضیم یا نه و ... .
بهشون گفتم که از نظر درسی نه راستش راضی نیستم. وقتی آدمای اطراف آدم همهشون آدمهای غیرعلاقهمند و بیانگیزهای باشن تو هم کمکم شور و هیجانت رو برای کار از دست میدی و کمکم دچار رکود میشی. واسه همینم نه راضی نیستم.
بعد اونا گفتن خب عوضش داری زندگی میکنی و فشار روت کمتره و ...
آه کشیدم از اینکه درک نمیکنن من چقدر آدم هایپراکتیوی بودم که حالا داره بالهای بلندپروازیم بسته میشه. ولی بعد با خودم کمی فکر کردم تا ببینم چه جوری زندگی این روزهام رو توصیف کنم واسشون. و در نهایت گفتم: الان به طور overall آدم خوشحالیم اگرچه از نظر درسی آدم خوشحالی نیستم.
بعد از اینکه اینو به اونا گفتم خودم هم خوشحالتر شدم. تا حالا اینجوری بهش فکر نکرده بودم. زندگی جنبههای مختلف داره و من نمیتونم همهش رو در ایدهآلترین حالت در کنار هم بخوام. مهم اینه که به طور Overall خوشحال و راضی باشم که هستم. خب پس دنبال چیم دیگه من؟! :)
- ۹۴/۰۹/۱۴