نهجالبلاغهخوانی#۱۲#تقوا
دیشب قبل از خواب داشتم خطبهی ۲۳۲ را میخواندم و دیدم دوباره کل خطبه در مورد تقواست. این میشد ۴مین خطبهای که در مورد تقوا میخواندم و در همهی آنها تاکید عجیبی بر تقواست. اما واقعا این تقوا که از بچگی موقع ترجمه ی آیات قرآن همه جا نوشتیمش پرهیزگاری و نفهمیدیمش یعنی چی؟ هنوز وقتی بچه مدرسهایهای ۸-۹ ساله از من میپرسند تقوا یعنی چه؟ با حالت عاقل اندر سفیهی نگاهشان میکنم و میگم یعنی پرهیزگاری دیگه! و وقتی میپرسند پرهیزگاری یعنی چه؟ حرف دیگری ندارم :))
حالا کمی سرچ کردم و گفتم نتیجه را بگذارم اینجا.
تقوا چیزى است که پرهیز از محرمات الهى و همچنین ترس از خدا، از
لوازم و آثار آن است. پس در این منطق تقوا نه عین پرهیز است و نه عین ترس
از خدا، بلکه نیرویى است روحى و مقدس که این امور را به دنبال خود دارد.
(به تعبیر شهید مطهری)
هوممم...
از نظر نهج البلاغه تقوا نیرویى است روحى، نیرویى مقدس و متعالى که منشأ کششها و گریزهایى مىگردد، کشش به سوى ارزشهاى معنوى و فوق حیوانى، و گریز از پستیها و آلودگیهاى مادى. از نظر نهج البلاغه تقوا حالتى است که به روح انسان شخصیت و قدرت مىدهد و آدمى را مسلط به خویشتن و مالک «خود» مىنماید .
در نهج البلاغه بر این معنى تأکید شده که تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیر و زندان و محدودیت. قدر مشترک پناهگاه و زندان «مانعیت» است، اما پناهگاه مانع خطرهاست و زندان مانع بهرهبردارى از موهبتها و استعدادها.
تقوا به انسان آزادى معنوى مىدهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و هوس آزاد مىکند، رشته آز و طمع و حسد و شهوت و خشم را از گردنش بر مىدارد و به این ترتیب ریشه بردگیهاى اجتماعى را از بین مىبرد. مردمى که بنده و برده پول و مقام و راحت طلبى نباشند، هرگز زیر بار اسارتها و رقیتهاى اجتماعى نمىروند.
به نظرم کمی فهم مفهوم حقیقیش سخت میتونه باشه. باید بهش بیشتر فکر کنم...
+عید مبعث مبارک... :) به بچهها میگم عیدتون مبارک! میگن چه عیدی؟! ما فقط یه عید داریم اون هم نوروزه...
- ۹۴/۰۲/۲۶