نهج البلاغهخوانی#۱۰#خطبهی ۲۳۴م(خطبهی قاصعه)
آیا نمیبینید که خداوند چگونه او(شیطان) را به سبب تکبرش حقیر ساخت و به سبب بلندپروازیش پست و بیقدر نمود و در دنیا مطرودش ساخت و در آخرت هم به عذاب آتش گرفتار خواهد نمود ؟
خداى سبحان ، آفریدگان خود را به بعضى چیزهایى ، که از اصل آن بىخبرند ، مىآزماید ، تا فرمانبرداران از نافرمانان جدا شوند و آنان را از لوث خودکامگى و گردنکشى پاک دارد و تکبر و خودپسندى را از آنان دور گرداند . پس ، از آن معاملت که خداوند با ابلیس کرد عبرت گیرید . آن همه اعمال نیکویش را باطل گردانید و آن همه سعى و کوشش او را بىثمر ساخت . ابلیس شش هزار سال خدا را عبادت کرد ، حال از سالهاى دنیا بود یا سالهاى آخرت کس نداند ، ولى یک ساعت تکبر ورزید . بعد از ابلیس چه کسى ممکن است که از اینگونه نافرمانیها در برابر ذات احدیت در امان ماند ؟هرگز خداوند انسانى را به بهشت نمىبرد که مرتکب عملى شده باشد که ملکى را به سبب آن از بهشت رانده است . فروتنى را چون مرزدارانى میان خود و دشمن بگمارید ، یعنى میان خود و شیطان.
مبادا که مال و فرزند را ترازوى خشم و خشنودى خداوند پندارید ، در حالى که ،
ندانید که اگر توانگرى و قدرت عطا مىکند ، چیزى جز آزمایش شما نیست . خداى سبحان فرماید : « آیا مىپندارند که آن مال و فرزند که ارزانیشان مىداریم . براى آن است که مىکوشیم خیرى به آنها برسانیم ؟ نه ، که آنان در نمىیابند . »
اگر خداى مىخواست بیت الحرام خود را و پرستشگاههاى بزرگش را در میان باغها و نهرها قرار مىداد و در جایى که زمین نرم و هموار باشد ، در مکانى پر درخت و درختان سرشار از میوه . در میان خانهها و عمارات بسیار و روستاهاى به هم پیوسته .
در میان گندمزارهاى قهوهاى رنگ و اراضى پرباران و باغستانهاى خرم و راههاى آباد . در این حال ، پاداش اندک بود ، زیرا رنج سفر اندک بود . اگر بنیانى که کعبه بر روى آن ساخته شده و سنگهایى که دیوارهایش را برآورده ، زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنى بود ، از دودلیها و تردیدهایى که در سینهها جارى کرده مىکاست و سعى و کوشش شیطان را از دلها دور مىساخت و اضطراب و نگرانى را از قلب مردم مىزدود . ولى خداوند بندگانش را به گونهگونه سختى مىآزماید و به انواع مجاهدتها به بندگى وامىدارد . و به کارهاى ناخوش آیند امتحان مىکند تا تکبر و خودپسندى را از دلهایشان بیرون کند و خوارى و فروتنى را جانشین آن سازد .
خداوند بندگان مؤمن خود را از دامهاى شیطان نگه مىدارد ، به نمازها و زکاتها و مجاهدتها در گرفتن روزه در روزهایى که واجب است . تا جسمشان آرامش یابد و در دیدگانشان خشوع آشکار شود و در نفسهاشان فروتنى پدید آید . و آتش شهوت در دلهاشان فروکش کند و کبر و نخوت از آنان دور شود . زیرا در نماز است که به تواضع چهرههاى نیکو به خاک مىآلایند و براى اظهار خردى ، اعضا و جوارح بر زمین مىسایند و شکمها در روزهدارى ، از روى خضوع ، به پشت مىچسبند . و در زکات است که ثمرات زمین و غیر آن به مستمندان و مسکینان داده مىشود.
پ.ن: این خطبه در مورد شیطان هست و نافرمانیش... و به شدت روی تواضع در برابر تکبر تاکید میکنه...
- ۹۴/۰۲/۲۰