این روزهای من
درس میخونم این روزها! نتیجهی کنکورهای آزمایشیم نشون میده که خیلی دورم از هدفم. ولی همهی تلاشمو میکنم برای اینکه حرکت کنم به سمت هدفم. انگار که مثلا یه مسئلهی بهینهسازی بهم دادن که حلش کنم! «فاصلهی خود را از هدف مینیمم کنید!» (تاثیرات کلاس تحقیق در عملیات! :دی )
این هم یک تعدادی عکس یادگاری از این روزها :)
این هم از هنرمایی بنده در کتابخونه!! لیوان چای سیاه و سفید بود...شبیه دفتر رنگآمیزی کودکان که فقط نقاشی داره بدون رنگ... دیگه چه میشه کرد دیگه...نشد که جلوی خودمو بگیرم... :دی
- ۹۳/۰۸/۰۴
ممنون:)
دقیقا! همه جای زندگی.... هرلحظه و هرجا!
بنظرم تکلیفتو روشن کن یا خوووب درس بخون که نتیجه خوبی بگیری یا اگه واقعا واقعا نمیخونی و اوضاع خرابه بذار برای سال بعد و از سال آخر لیسانست لذت ببر. برای اتمام این و شروع اون! خیلی هم عجله نکن
من خودم ترم 8 واحدهام زیاد بود با چه مکافاتی بخیر گذشت. ضمنا ترم 7 هم بخاطر شرایط خوابگاه و درس خوندن با اعمال شاقه واقعا بهم سخت گذشت وقتی هم رتبه ام آمد که اصلاااا راضی نبودم و کاملا ناراضی آمدم تربیت مدرس. بعدش سال بعد یه سری از دوستانم که خودشونو 9ترمه کرده بودند یا 8ترم تمام کردند و ترم 9 خونه درس خوندند نتایج بسیار بهتری گرفتند و بعد از اون هم مسیرهای زندگیمون کاملا از هم جدا شد. من دخترم را دارم و درگیر هیئت علمی شدن در ایرانم و اونها درگیر کارهای اقامتی و نگران از دست تنهایی برای بچه دار شدن و...البته بعضی ها هم مجردهستند ولی همه از ایران رفتند!!!
من از زندگی خودم راضی هستم مطمئنا من اگه اینجا نمی آمدم با همسرم آشنا نمی شدم و من هم مسیر دیگه ای داشتم. ولی گاهی فکر میکنم مسیرهای خوب دیگه ای هم بود که حتی راحتتر میشد بهش دست یافت لزومی نداشت سال آخر لیسانس اونقدر تحت تنش باشم.
اینها را گفتم که وقتتو تلف نکنی یا خوب بخونی یا بذاری کنار و بیخود خودتو اذیت نکنی