خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

شروع دوباره :)

شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ

دیشب مامان و بابا رفتند. همیشه رفتنشان از تهران خیلی برایم سخت‌تر است از آمدن خودم از اصفهان. به مامان گفتم: منو جا می‌ذارین می‌رین؟ مامان گفت: تو مارو جا گذاشتی اومدی اینجا...

تمام دیشب آشفته بودم و نتونستم درست بخوابم. چون مامان و بابا و برادر کوچکترم در راه بودند. تازه فهمیدم شب‌های تهران آمدنم مامان چه حسی دارد...

خوابگاه جدید را تحویل گرفتم. خوابگاه سارا، خیابان سعادت‌آباد، اتاق ۳۱۲.

اینقدر اینجا تمیز و خوب و قشنگ و راحت هست، که دلم نمی‌خواد برم دانشگاه! :))‌ خیلیییییی هم دوره! چند تا عکس از خوابگاه جدید آپلود می‌کنم!

بچه‌ که بودم، ابتدایی و حتی قبل‌ترش، کارتون جودی آبوت را خیلی دوست داشتم. تو جودی آبوت خوابگاه‌هاشون یه جور خوبی بود. میز تحریر داشت و یه حالت استقلال داشت و ... . از همون موقع اون تصاویر تو ذهن من ثبت شد به عنوان خوابگاه و خیلی خوشم میومد همیشه که تجربه‌ش کنم. تمام بازی‌های زمان کودکیم هم با شبیه‌سازی محیط خوابگاه می‌گذشت به نحوی که تو ذهن خودم ساخته بودم! به هرحال بعد از اینکه اومدم دانشگاه اون تصاویر کلا نابود شد :)) امروز که اومدم خوابگاه یهویی شوکه شدم. خوابگاه الانم تقریبا چیزی هست تو مایه‌های تصورات کودکیم... خیلی خوشحالم از این بابت. قشنگ انگیزه‌ی درس خوندن پیدا کردم هرچند که خیلییییی دوره واقعا خوابگاه از دانشگاه :دی

ظهر رفتم یه گشتی بیرون زدم و اطراف رو شناسایی کردم.نونوایی هم پیدا کردم. هم نونایی فانتزی و هم تافتون و سنگک. البته رفتنش راحته و برگشتنش سخت :دی چون شیب خیابون‌های اینجا خیلی زیاده. اما خب واقعا جای خوبیه برای زندگی این منطقه. قشنگ هم هست و هوای خوبی هم داره. البته فکر کنم زمستان سختی در پیش داشته باشم :دی

سعی می‌کنم به این دور بودن دانشگاه از خوابگاه و به عوضش قرار گرفتن خوابگاه در یه منطقه‌ی کاملا مسکونی و مختص زندگی به چشم یه فرصت نگاه کنم. انگار که مثلا دارم زندگی می‌کنم واسه خودم اینجا... یه زندگی خیلی فراتر از زندگی فقط خوابگاهی...


باید یه کم برنامه بریزم برای سبک زندگی جدیدم در دوران ارشد. دیگه قرار نیست مثل لیسانس باشیم تو این چند سال. باید برنامه بریزم برای خودم.


راستی انتخاب واحد هم کردیم و چون مدیر گروهمون نذاشت درس سختی که می‌خواستم رو بردارم یه درس بسیار مزخرف به جاش برداشتم...

درسام الان این‌هاست: الگوریتم پیشرفته- بازیابی هوشمند اطلاعات- دیتابیس پیشرفته.











پ.ن: تشک، پتو، بالش و  ۲ دست ملحفه سفید روی تخت و روی بالش و چراغ مطالعه رو خودشون به هر نفر دادن.

پ.ن ۲: این عکسارو قبل از مرتب کردن اتاق گرفتم. الان اتاق خیلی خوشگل‌تره ولی حال ندارم دوباره عکس بگیرم :))

  • مهسا -

نظرات  (۱۱)

  • ساناز هستم
  • چه ققققددددر خوبه =|||
    خوابگاه های ما در مقابل اینجا خیلیییی بده!  خیلیییی! =((
    پاسخ:
    منم ۴ سال تو خوابگاه غیر خوب بودم :)

    بابا.... خوابگاه سارا.....

    از اسمش تا محفه اش. همه دیدنیه!!! ;)))

    پاسخ:
    دقیقا :)))))
  • آقای سر به هوا ...
  • سلام .
    وبلاگ خوبی داری ، این سبک نوشتن رو خیلی دوست دارم و حس خوبی بهم میده .
    احساس میکنم یه جورایی مثل من می نویسی و فکر میکنی ...
    خوشحال میشم بهم سر بزنی ...
    راستی ! تبادل لینک هم میکنم ...
    چقدر دوره!
    ولی خیلی هم عکساش شیک بود هم اسم خوابگاه :))
    چند نفرید تو اتاق؟
    پاسخ:
    آره خیلی :))
    من خودم اسم خوابگاهو مسخره‌ می‌کنم می‌گم شهید سارا :)) انصافا اسمش خیلی باکلاسه و کاملا بعیده که همچین اسمی بذارن :دی
    ۲ نفر :دی
    منم قراره 4 سال تو خوابگاه درب و داغون فک کنم چمران باشم :(
    پاسخ:
    چمران عزیز دله...چرا همچین فکری می‌کنی درموردش؟! من عاشق چمران بودم و هستم. با اون محوطه‌ی خوشگلش...
    چه خوبه اینجا :) مبارک باشه! خوش بحالت :-<
    پاسخ:
    مرسی :)
    ۴ سال تو خوابگاه درب و داغون زندگی کردماااا :دی
    هرچند که عاشقش بودم...عاشق خاطراتی که توش برامون ساخته شد...
    پس اومدی نزدیک ما که :) بیا بهمون سر بزن حوصله‌ات سر رفت.
    پاسخ:
    جدی؟؟؟ چه خوووب :))
    مرسی :**
    بله دیگه ، مردم بالا شهر نشین شدن :-" 
    :دی
    پاسخ:
    :))
    خوابگاه جدید مبارک باشه :)
    ان شا الله سالی پر از خیر و برکت در پیش باشه.
    من سلف اون کارتون رو دوست داشتم :-))
    پاسخ:
    :)))))))
    مرسی مرسی :)
    شمام ایشالا آخرین سال کارشناسی خوبی داشته باشید :) با موفقیت...
    پس ماها باید به امید این خوابگاه خوبای تحصیلات تکمیلی خوابگاهای لیسانس رو تحمل کنیم؟ :))
    پاسخ:
    شریف از این خبرا نیستا :))
    سلامی به شیرینی دلتون
    واقعا سایتتون عالیه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">