خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

نهج البلاغه خوانی#۱#خطبه‌ی اول

پنجشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۵۲ ب.ظ


ماه رمضان ۳ سال پیش تصمیم گرفتم به جای ختم قرآن همیشگی، ختم ترجمه‌ی قرآن بگیرم برای خودم و آیاتی که برام جالب و الهام‌بخش بودند رو یادداشت کنم برای بعد که نتیجه‌ش شد این.

حالا با یک فاصله‌ی زیاد و به دنبال یک بحث همینجوری و یکهویی با یک نفر از بچه‌های دانشگاه، با نام خدا آغاز کردم خواندن خطبه‌های نهج البلاغه رو و مجددا تصمیم گرفتم قسمت‌هاییش رو که برام الهام‌بخش بودند، یادداشت کنم اینجا. شرمنده‌م از خدا که تا این سن جز تعدادی از حکمت‌ها، بخش دیگری از نهج البلاغه را مطالعه نکردم... ان‌شاءالله که ادامه پیدا کنه این مطالعه‌م...اول می‌خواستم شروعش را بگذارم برای آغاز ماه رمضان، بعد با خودم گفتم اگر تا ماه رمضان زنده نبودم چه؟

 

اَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ، وَ کَمالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدیقُ بِهِ، وَ کَمالُ التَّصْدیقِ
آغاز دین شناخت اوست، و کمال شناختش باور کردن او، و نهایت از باور کردنش
بِهِ تَوْحیدُهُ، وَ کَمالُ تَوْحیدِهِ الاِْخْلاصُ لَهُ، وَ کَمالُ الاِْخْلاصِ لَهُ
یگانه دانستن او، و غایت یگانه دانستنش اخلاص به او، و حدّ اعلاى اخلاص به او
نَفْىُ الصِّفاتِ عَنْهُ، لِشَهادَةِ کُلِّ صِفَة اَنَّها غَیْرُ الْموْصُوفِ، وَ شَهادَةِ
نفى صفات (زائد بر ذات) از اوست، چه اینکه هر صفتى گواه این است که غیر موصوف است، و هر موصوفى شاهد
کُلِّ مَوْصُوف اَنَّهُ غَیْرُ الصِّفَةِ. فَمَنْ وَصَفَ اللّهَ سُبْحانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ،
بر این است که غیر صفت است. پس هر کس خداى سبحان را با صفتى وصف کند او را با قرینى پیوند داده،
وَ مَنْ قَـرَنَهُ فَقَدْ ثَنّـاهُ، وَ مَنْ ثَنّـاهُ فَقَـدْ جَـزَّاَهُ، وَ مَـنْ
و هرکه او را با قرینى پیوند دهد دوتایش انگاشته، و هرکه دوتایش انگارد داراى اجزایش دانسته، و هرکه او را داراى
جَزَّاَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ، وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ اَشارَ اِلَیْهِ، وَ مَنْ اَشارَ
اجزاء بداند حقیقت او را نفهمیده، و هر که حقیقت او را نفهمید برایش جهت اشاره پنداشته، و هر که براى او
اِلَیْـهِ فَقَـدْ حَـدَّهُ، وَ مَـنْ حَـدَّهُ فَقَـدْ عَـدَّهُ،
جهت اشاره پندارد محدودش به حساب آورده، و هرکه محدودش بداند چون معدود به شماره اش آورده،

 

  • مهسا -

نظرات  (۴)

خیلی کار جالبیه.منم دوست داشتم همیشه بخونمش ولی تا الان که وقت نشده! بازم خوبه این پستهات هست...
پاسخ:
:)
عالی است. خوب است که حوصله اینجا گذاشتن اش را داری. بسیار ممنون.
پاسخ:
دعا کنید که ادامه پیدا کنه:))
سلام
اتفاقا من خودم تازه قرآن رو شروع کردم خوندن موازی باهاش تفسیر هم می خونم 
شاید منم آیاتی مه برام الهام بخش بودن رو جدا کردم و نوشتم 
مرسی
پاسخ:
سلام.
کار خوب و لذت‌بخشیه :)
التماس دعا :)
سلام. میشه خطبه 165 رو یکم زودتر بخونین و یه پست درباره ش بدین؟ و اگه به منم خبر بدین ممنون میشم واقعا. چند ماهه خیلی ذهنم درگیره رو این خطبه. بخونین متوجه میشین.

پیش پیش ممنون.
پاسخ:
به روی چشم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">