خوابگاه‌نوشته‌ها

خوابگاه‌نوشته‌ها

تا ۷ سال قبل برای من فقط یک "هم" معنی داشت و آن هم هم‌وطن بود! می‌فهمیدم که در غربت چقدر وطن می‌تواند بشود نقطه‌ی مشترک و پیدا کردن یک هم‌وطن چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد! از وقتی خوابگاهی شدم، "هم"های جدیدی برایم معنا پیدا کرد!شاید برای کسی که زندگی خوابگاهی را تجربه نکرده باشد، "هم اتاقی" هیچ مفهومی نداشته باشد!می خواهم اینجا خاطرات "هم اتاقی" بودنم را بنویسم...

بایگانی
پیوندها

ماجراهای خوابگاه

چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۱۵ ق.ظ
سعیده که گفت 6 نفر در جریان تظاهرات علیه قانون مسخره جدید، لغو خوابگاه شده اند، آن قدر شوکه شدم که طول کشید تا حرفش را هضم کنم...
نه تنها رsسیدگی نمی کنند به ماجرای پیش آمده، تنها پناهگاه این بچه های خوابگاهی را هم در این شهر غریب می گیرند...
دیروز که مائده گفت رئیس دانشگاه گفته ما از این قضیه نمی گذریم و حتما مطلب را پیگیری می کنیم(تا دانشجویان خاطی را به سزای عملشان برسانیم)، واقعا دیگر برایم قابل فهم نبود...
و از منی که در خوابگاه های دانشگاهی درس می خوانم که روزگاری ماجراهای کوی دانشگاه در آن به وقوع پیوسته(چه آن 18 تیر کذایی و چه انتخابات 88)، واقعا بعید است که باور نکنم این روزها را...این روزهای دوباره نزدیک انتخابات را که من معتقدم دارند از بچه ها پیش پیش زهر چشم می گیرند...
حتی با وجود لغو قانون احمقانه ای که تصویب شده بود، پی بردم به حرف همکلاسیمان که می گفت همه این ماجراها مسخره است...الان وقت اینجور اعتراض کردن با تظاهرات نیست وقتی همه چیز را سیاسی می کنند...
قانون لغو شد اما بهای آن خیلی سنگین بود...در خوش بینانه ترین حالت که هیچ اتفاق دیگری نیفتد، لغو خوابگاه شدن 6 نفر یعنی شاید از دست دادن فرصت تحصیل برای 6 نفر... و این خیلی خیلی سنگین است...

  • مهسا -

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">